دیداری شیرین در مشهد
دردانه ی مادر ؛
چقدر خاطره انگیز و شیرین بود دیدار با دوستان مشهدیمان...دوستانی از جنس لطافت...
هرچی از باهم بودنمون بگم کم گفتم...انگار نه انگار اولین دیدارمون باهم بود...
بله ما نزدیک به سه ساله که باهم تو غمها و شادیهای هم شریک هستیم
و محبتی ژرف در اعماق وجودمان نسبت بهم داریم.
روز چهارشنبه ی هفته ی پیش من و شما رفتیم خونه یاسین جون و مامان گلش هدی...
چه میزبانهای مهربونی بودن و حسابی با روی خوش ازمون استقبال کردند...
اکثر نی نی های مشهدی با ماماناشون اومده بودن...فقط جای هاله عزیزم و دریا کوچولو ،
مونا جون و بهراد کوچولو و گلناز جون و شایلین کوچولو خیلی خالی بود و جاشون رو سبز کردیم.
افسانه عزیزم با امیرعلی جون اومده بودن...ندا جون و رادوین مهربونم...ساره جون و پارسا کوچولو ...
مریم عزیزم با سیدعلی کوچولو و ملی جون با پریا خانومی اومده بودن ...
بعدش هم خاله مصی اومد و چقدر خوشحال شدم از دیدنش ولی دوست داشتم دختر ماهش آوینا
رو هم ببینم که قسمت نشد..
خیلی بهمون خوش گذشت...هدی جون و بقیه دوستان حسابی برامون سنگ تموم گذاشتن
و یه روز شیرین و بیادموندنی رو برامون رقم زدند...
دوستای مهربونم ممنونم از تک تکتون...دوستتون داریم...امیدوارم بتونیم لطفتون رو جبران کنیم.
حالا عکسهای شما کوچولوها رو تو ادامه ی مطلب میذارم.
اول از همه میزبان شیرین و شیطون سید یاسین نازم با موهای فرفری :
پارسا خان پیکاسو و دوست داشتنی :
امیر علی خوش تیپ و جیگر :
پریا خانوم دختر آسمونی ؛ آروم و متین ؛ :
سید علی جون ؛ ته تغاری گروهمون ؛ عاشقش شدم :
رادوین مهربون و ناز بهمراه باران :
سوسمار سواری :)))) :
اینم از شما 4 تا شیظون دوست داشتنی :
اینجا هم یاسین خوشگله بهتون اضافه شد :
پارسا خان خوشتیپ وقت خداحافظی :
اینم یه عکس که از نشستن شما ثبت شد :)) :