پرنسس بارانپرنسس باران، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

پرنسس باران ؛ هدیه ی پر شکوه خداوند ؛

زیارت

  دخترک عزیزتر از جانم ؛     امروز روز شهادت امام رضا بود و من و بابا تصمیم گرفته بودیم این روز رو روزه بگیریم...   یهو نزدیکهای ظهر به سرمون زد بریم زیارت حضرت معصومه ...   بعد از اذان ظهر راه افتادیم و رفتیم قم ...   خیلی فضای حرم خاص و ملکوتی بود تو اون روز و حسابی زیارت کردیم ...   بعد از زیارت رفتیم افطار کردیم و بعدشم شام خوردیم و به سمت جمکران برای مراسم دعای توسل رفتیم ...     زیارتت قبول ، مامانی ...           موقع افطار :   قربون صورت عین ماهت بشم من...   ...
2 دی 1393

سفر به مشهد در آغاز ورود به چهار سالگی

دختر بی نظیر من ؛   امسال سفرمون به مشهد عزیزمون خیلی خاطره انگیزتر بود... بخاطر اینکه شما کاملا همه چی رو درک می کردی و همه رفتارت آگاهانه بود... اینکه هی دلت برای زیارت تنگ می شد ... هی می گفتی مامان بریم سقاخونه... مامان پس کی میریم حرم ؟ و از این قبیل سوالات... قربونت برم که به محض وارد شدن به صحن به آقا سلام می دادی و من و بابا از این کار شما لذت می بردیم...توی اون شبهای عزیز از آقا ممنون بودیم که پذیرای ما بودند.. هرسال ما رو شرمنده خوبیهاشون می کنند و مهمون ویژه اشون هستیم... چهار شب هم افطار رو توی رستوران حرم بودیم ... عکسها رو در ادامه مطلب میذارم...     نیشابور : ور...
3 مرداد 1393
1