تولد بابای باران
باران عزیزم دیروز تولد بابای شما بود و شما کلی توی این روز تولد بابا رو بهش تبریک گفتی
و بابا از این تبریک
شما خیلی خوشحال شد و کلی ذوق کرد.
باهم یه شام سه نفره عاشقانه خوردیم و شما همه ی شمعهای میز شاممون رو فوت کردی
و نذاشتی زیاد روشن بمونن.
فکر میکردی شمع کیک تولده.
منم این روز قشنگ رو به بابا تبریک میگم.
همسر مهربونم تولدت مبارک.
از اینکه این روزها بخاطر من و باران و زندگیمون زحمات زیادی رو متحمل میشی بی نهایت ممنونم.
خیلی دوستت داریم.
+مامانی ، این روزها درگیر کارهای تولدتم..ببخش که نمی تونم وبت رو زودتر آپ کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی