شب یلدای 92
نازگــــــــــــــــــــــــل مامان و بابا ؛
پاییز 92 هم تموم شد و زمستون با سرماش از راه رسید.
امیدوارم روزها و شبهای زمستونی خوب و پرخاطره ای رو در کنار همدیگه سپری کنیم.
سومین زمستونت مبارک ... سومین یلدای عمرت هم مبارکت باشه ، عزیز دلم.
این اولین یلدای 3 نفره ی ما بود ...
چون هم تو یلدای دوران بارداری و هم یلدای 1 سالگی و 2 سالگیت تبریز خونه ی مامان جون اینا
و دور از بابا بودیم.
امسل اولین یلدای در کنار هم بودنمون بود ... البته + مهمونهای عزیزمون که ما میزبانشون بودیم
و چقدر شب خوب و پر از بگو بخندی داشتیم و به همه امون خیلی خوش گذشت.
عمه الهام بمناسبت شب یلدا برای شما یه کتاب رنگ آمیزی و یه لاک خوشگل گرفته بود ...
ازش خیلی ممنونیم.
آرزو می کنم یلداهای زیادی رو در کنار هم باشیم ...
دوستت دارم دختر قشنگم...
بقیه عکسها رو تو ادامه مطلب میذارم.
زحمت این عکسها رو عمه الهام ( بقول شما : اِمایی ) کشید ... اِمایی متشکریم....
این از میز یلدای امسالمون :
مهربد خان :
پرنسس باران :
فدای خنده ات بشم که مثلا یه نوع ژسته واسه عکس :)))
اینم ژست دلبری واسه اِمایی :
اینم از میز شام یلدا :
واین هم از کوچولوترین نی نی شب یلدا مانیاد خان ( نی نی عمه سارا ) :
پرنسس و مهربد عسل :