یک روز در چالوس
دونه برفی مامان ؛
جمعه صبح زود از خواب بیدار شدیم و تصمیم گرفتیم برای صبحانه و ناهار بریم جاده چالوس.
همینکه رسیدیم جاده یه کم بالاتر که رفتیم دیدیم جاده چالوس واقعا خلوت خلوته و به پیشنهاد بابا
تصمیم گرفتیم مستقیم بریم چالوس و شما کنار ساحل دریا ماسه بازی کنی.
هوای خیلی خوبی بود.... شما با بابایی کلی آب بازی و ماسه بازی کردین و حسابی خوش گذروندین...
از اونجایی که زود سرما میخوری مجبور بودم یه کم زیاد لباس تنت کنم ...
ناهار هم رفتیم نوشهر ... بعد از ظهر هم جنگل سی سنگان و کلی تاب بازی کردی
و دوچرخه هم سوار شدی... غروب هم برگشتیم خونه...
روز خیلی خوبی بود ...کلی به سه تامون خوش گذشت و آب و هوایی عوض کردیم.
عکسها رو تو ادامه مطلب میذارم ...
سد بزرگ کرج :
اینجا با دیدن دریا کلی ذوق کردی :
اولش از اینکه ماسه ها به دستت چسبیده بود متعجب بودی :
بعد بابایی برای شما یه چاله درست کرد که با اومدن اولین موج توش آب جمع شد
و دستات رو شستید :
بعد دیگه ماسه بازی شروع شد :
موجهای دریا پوتینهاتو خیس کرد و واسه همین رفتیم برات یه جفت دمپایی و یه سطل هم گرفتیم
و دوباره برگشتیم :
جنگل سی سنگان :